سومین نشست از سلسله نشست های راهبردی موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا - inaes-موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا
سومین نشست از سلسله نشست های راهبردی موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا
19 11 2024 10:09
کد خبر : 26521653
تعداد بازدید : 2017
مرکز مطالعات اروپا و آمریکای شمالی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در نشست سوم از سلسله نشست های راهبردی اش، در نشستی با عنوان «چشم انداز روابط اروپا و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ » در روز سه شنبه مورخ 6 آذر ماه در تالار ملل دانشکده مطالعات جهان؛ به بررسی روابط اتحادیه اروپا، بریتانیا، فرانسه و آلمان با ایالات متحده آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ پرداخت. سخنرانان این نشست، عبارت بودند از دکتر عبادالله مولایی سفیر سابق ایران در اتریش و اساتید حوزه اروپا شناسی دانشگاه تهران، دکتر علی صباغیان، دکتر رضا باقری، دکتر هادی دولت آبادی و دکتر بهزاد احمدی از اساتید دانشگاه تهران. دکتر محمد سلطانی نژاد استاد دانشگاه تهران و مشاور بین الملل دانشکده مطالعات جهان ، مدیریت نشست را برعهده داشت.
تحول نسبت اروپا و آمریکا با مفهوم غرب سیاسی
اولین سخنران این نشست دکتر عبادالله مولایی سفیر سابق ایران در اتریش و از پژوهشگران مطالعات اروپا بود که به بررسی نسبت اروپا و امریکا با مفهوم غرب سیاسی و تحول آن در دوره پس از پایان جنگ سرد و به ویژه از آغاز سده بیست و یکم تا امروز پرداخت. وی در آغاز به این نکته اشاره نمود که مفهوم غرب سياسی پدیده اروپایی است که در دوران مدرن و به ویژه از قرن نوزدهم به چارچوب هویت بخش مناسبات بین المللی اروپایی ها تبدیل شد و به میانجی توسعه طلبی استعماری قدرت های اروپایی دامنه آن تا آمریکای شمالی و استرالیا و نیوزلند امتداد یافت. با جابهجایی قدرت در جهان غرب در دوره پس از جنگ جهانی دوم، رهبری غرب سیاسی به آن سوی اقیانوس اطلس منتقل شد و غرب سیاسی در برابر شرق سياسی یعنی شوروی به عنوان نماد یک واحد بین المللی، منظومه ايدئولوژيک، صورت بندی ژئوپولتیک و گروه بندی اقتصادی به راهنمای هویت بین المللی اروپا و آمریکا تبدیل گردید و به غرب آمریکایی و غرب آتلانتیکی آوازه یافت. غرب سیاسی با پایان جنگ سرد و غلبه بر شرق سیاسی وارد دوره جدیدی شد اما در عین حال خود نیز در غیاب دگر هویتی پیشین دچار بحران گردید. آمریکا در دوره پساجنگ سرد به رویای آمریکایی تبدیل شدن به قدرت بلامنازع جهانی و جهان تک قطبی چشم دوخت و اروپا نیز از رویای اروپایی تبدیل شدن به قدرت مدنی، پست مدرن و هنجاری سخن به میان آورد. تحولات هویتی( تغییر نسلی و چرخش در جایگاه سنتی اروپاتباران آمریکایی و آتلانتیک گرایان اروپایی) و چالش های سیاسی و اقتصادی درون غربی از یک سو و رخدادهای دوران ساز بین المللی از سوی دیگر از جمله جنگ های منطقه ای نومحافظه کاران و بحران مالی جهانی و مانند آن در دهه نخست سده جاری افزایش بیگانگی و گسست نسبی در هویت غربی را در پی داشت. از آن پس دو طرف دیگر کمتر هویت بین المللی خود را در چارچوب غرب سیاسی تعریف می کردند و در این فضای نوظهور بود که سیاست هویتی جایگزین سیاست ایدئولوژیک سنتی شده و زمینه را برای رقابت هویت اروپایی و هویت آمریکایی مساعدتر گرداند. تعبیرهای "دوقطبی شدن جهان غرب"و "جهان دو غربی" و مانند آن حاصل این تحول بوده اند. به همین دلیل کاربرد این مفهوم در گفتارهای سیاسی و رسانه ای جهان غرب کم رنگ تر شد و به پیوندهای کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس بیش تر در قالب روابط فراآتلانتیکی اشاره می شد. قدرت یابی قدرت های نوظهور غیرغربی و آغاز چرخش استراتژيک آمریکا به شرق جغرافیایی نیز به سهم خود سبب شد تا اروپا دیگر موقعیت پیشین خود به عنوان محور سیاست خارجی آمریکا را از دست داده و جایگاه آن در سلسله اولویت بین المللی این کشور بازتعریف گردد. دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ به این روند شتاب و عینیت بیش تری بخشید و از این حیث یک دوره گذرا و مقطعی نبود بلکه نشانه یک روند بلندمدت در سیاست جهانی امریکا محسوب می شد که تجلی عینی آن را در روابط اروپا و آمریکا و تحول مفهوم غرب نیز می توان دید. از سوی دیگر شرايط داخلی اروپا و چالش های درون غربی و بین المللی نیز سبب شدند تا اروپایی ها با فاصله جویی تدریجی از هویت مدنی و هنجاری از بازگشت به ژئوپولتیک و تبدیل شدن به قدرت ژئوپولتیک سخن به میان آورند. این چرخش به معنای پایان فلسفه وجودی سنتی فرایند همگرایی اروپایی خواهد بود که همواره بهعنوان طرح صلح و برابر نهاد سیاست قدرت تعریف می شد. بازگشت ترامپ به کاخ سفید دوره پرتلاطم و تعیین کننده دیگری در روابط اروپا و آمریکا خواهد بود. در مجموع امروزه یک دوران و یک روایت از غرب سیاسی در تاریخ روابط اروپا و آمریکا به پایان رسیده است و غرب سیاسی آینده با غرب سیاسی گذشته تمایزهای بارزی خواهد داشت.
روابط اتحادیه اروپا و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ
دکتر علی صباغیان، استاد دانشگاه تهران، سخنان خود را با بحث بر سر اتحادیه اروپا به عنوان یک کل آغاز کرد که در فرآیند همگرایی آن را نباید به عنوان یک سازمان بین المللی معمولی دانست چرا که اتحادیه اروپا به عنوان یک کل در روند تکاملی خود به مرحله ای رسیده که بیشتر یک دولت فراملی است تا یک سازمان منطقه ای بین المللی و لذا میتوان آن را در رابطه با آمریکا به عنوان یک کشور مورد بررسی قرار داد.
این استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی سابقه ترامپ و رفتار آن با اروپا را موضوع مهمی در روابط دو طرف توصیف کرد که در حوزه های زیر مورد توجه و احتمالاً تغییر قرار خواهد گرفت:
- اقتصاد و تجارت: ناسیونالیسم اقتصادی ترامپ روی اروپا تاثیر جدی خواهد داشت. البته جنگ تجاری بین اروپا و آمریکا مسبوق به سابقه است و نمونه های متعددی در گذشته دارد. در این دوره جنگ تجاری آمریکا بر چین هم بر اروپا تاثیر خواهد گذاشت. TTIP بزرگترین طرح زمان خود بود که در دوره دوم ترامپ برباد رفت. کاهش ارزش یورو به اندازه 10 درصد نیز پیش بینی میشود. در صنعت خودرو نیز معاضدتهایی بوجود خواهد آمد و کاهش حضور اروپا قابل پیش بینی است.
- امنیت و دفاع: پایان نامناسب جنگ اوکراین سرشکستگی برای اروپا خواهد بود و اقدام ترامپ برای انها ناخوشایند است. موضع امریکا درقبال ناتو هم میتواند برای اروپا دردسر شود و شاید برخی کشورها محبور شوند تا جداگانه با ترامپ توافقات امینی دوجانبه امضا کنند.
- حوزه سیاسی: رهبران کنونی برخی کشورهای اروپایی روابط خوبی با ترامپ دارند و او میتواند به گرایشهای جدایی طلبانه از اتحادیه دامن بزند.
- محیط زیست و سیاستهای اروپا در این زمینه در تضاد با سیاست ترامپ قرار خواهد گرفت و از قدرت هنجاری اروپا به شدت خواهد کاست.
- درنهایت حضور مجدد ترامپ میتواند اتحادیه اروپا را به عنوان یک کل به خطر اندازد.
روابط بریتانیا و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ
دکتر رضا باقری، استاد دانشگاه تهران، سومین سخنران نشست بود. دکتر باقری در ابتدا به جایگاه خاص بریتانیا در روابط فراآتلانتیکی پرداخته و این موضوع که بریتانیا از دیرباز خود را شریک آمریکا میداند و این رابطه به نوعی ساختاری شده و ذیل روابط خاص قرار گرفته است. در گذشته در دوره هایی مانند دوره بلر این روابط خیلی زیاد شد و گاه حتی بریتانیا نماینده آمریکا معرفی میشد. اما درحال حاضر با توجه به این امر که استارمر و حزبش در انتخابات آمریکا بصورت علنی از هریس حمایت کردند ، ترامپ و طرفدارانش منقد این حمایت بوده و حتی بریتانیا را متهم به دخالت در انتخابات آمریکا کردند. در این راستا اظهارات لمی علیه ترامپ خیلی تند بوده و احتمال واکنش ترامپ و اطرافیانش را پس از ورود به کاخ سفید به دنبال خواهد داشت. در واقع میتوان چنین بیان کرد که سیاستهای دولت کارگری در بریتانیا در حوزه های مختلف کاملا در مقابل سیاستهای ترامپ است و این تضاد سیاست ها و تنفر ترامپ از سوسیال دموکراتهای اروپایی میتوانداستارمر را دچار چالش کند.
مدیر گروه مطالعات اروپا دانشکده مطالعات جهان چالش های زیر را برای بریتانیا در دوره دوم ترامپ متصور بود:
- آمدن ترامپ میتواند 1 درصد جی دی پی بریتانیا را کم کند و تورم را افزایش جدی دهد
- بحث دفاعی و خواسته ترامپ برای رساندن بودجه به 2.5 درصد جی دی پی برای بریتانیا دردسرساز است.
- موضوع اوکراین و نحوه خاتمه آن هم برای بریتانیا مشکل ساز است
دکتر باقری اعتقاد داشت به دلایل زیر دولت کارگری بریتانیا در سیاستهای خود کوتاه آمده و شاهد تغییراحتمالی سیاست های بریتانیا خواهیم بود:
- در بریتانیا نوعی نگاه تحسین گونه به آمریکا دارد و سیاستهای ترامپ میتواند سیاست داخلی بریتانیا را تحت تاثیر قرار دهد و باعث تغییر سیاستهای آن گردد.
- فرهنگ مصامحه گری در فرهنگ بریتانیایی هست و این باعث میشود بریتانیا مشکلاتش را تا حدودی حل کند.
- شخصیت استارمر هم بسیار محتاط است و موضع گیریهای شفاف ندارد و نوعی محافظه کار است و خیلی مسائل را ممکن است در قبال ترامپ صرفنظر کند و کوتاه آید.
- فشارهای سیاسی دیگر احزاب هم باعث میشود بریتانیا در حوزه های مختلفی کوتاه بیاید.
البته در نقطه مقابل روابط تاریخی دو طرف برای آمریکا نیز مهم است و ترامپ این مهم را تغییر نخواهد داد و میتواند استثناهایی برای بریتانیا در موضوعات مختلف ازجمله تجاری قائل شود.
روابط فرانسه و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ
چهارمین سخنران نشست دکتر هادی دولت آبادی استاد دانشگاه تهران بودند. ایشان در ابتدا به صورت مختصر به پیشینه روابط فرانسه و آمریکا پرداخت و اعتقاد داشت نقش فرانسه در استقلال آمریکا و بعدها همکاری دو طرف در جنگهای جهانی به روابط دو طرف جایگاهی خاص میدهد. اما با این حال امریکا در حوزه تمدنی انگلاساکسون است و فرانسه از قبل با انگلیس در این حوزه مشکل داشت و همین مشکل را با آمریکا داردو این حوزه تمدنی را نمیپذیرد . افکار عمومی در فرانسه درحال حاضر از روی کار آمدن ترامپ نگران است و حدود 60 درصد تصویر بدی از ترامپ دارند که این امر میتواند ناشی از اقدامات ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری و بخصوص خروج او از پیمان اقلیمی پاریس باشد.
دکتر دولت آبادی موضوعاتی نظیر اقتصاد جهانی، جنگ اوکراین، جنگ لبنان و غزه را از موضوعات مهم روابط بین دو طرف در شرایط فعلی ذکر کرد و درخصوص روابط تجاری نیز، موضوع تعرفه ها بخصوص روی مواد غذایی و نوشیدنی فرانسه را موضوع جدی دانست البته با توجه به این امر که تراز تجاری بین دو طرف به نفع امریکاست حدود 6 میلیارد دلار و احتملا فرانسه شاید اولویت آمریکا در این زمینه نباشد. ایشان اعتقاد داشت در دوره جدید، فرانسه نگاه جدیتری برای تقابل با ترامپ خواهد داشت و در این راستا تقویت ایده استقلال راهبردی از سوی فرانسه بسیار محتمل است.
روابط آلمان و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ
پنجمین و آخرین سخنران نشست دکتر بهزاد احمدی استاد دانشگاه تهران بود. ایشان اعتقاد داشت آلمان از روی کار آمدن ترامپ متضرر خواهد شد. حتی میتوان گفت آلمان از هم اکنون تحت تاثیر روی کار آمدن ترامپ قرار گرفته است. در این زمینه میتوان به متلاشی شدن دولت ائتلافی در آلمان اشاره کرد که دلیل اصلی آن جنگ اوکراین و نحوه کمک به اوکراین بود و این امر در انتخابات آتی آلمان نیز تاثیرگذار خواهد بود.
رئیس موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا اعتقاد داشت که بحث تعرفه های در اقتصاد آلمان تاثیرگذار بوده و بیشترین فشار در این زمینه به آلمان وارد خواهد شد. موضوع مهم بعدی بحث امنیتی شرکت آلمان در مسائل امنیتی خواهد بود. در این زمینه نوع مصالحه ترامپ با پوتین می تواند نظام امنیتی اروپا را تحت تاثیر قرار داده و باعث تغییر سیاست های آلمان در زمینه مسائل اروپایی شود. دکتر احمدی نگاه آمریکا به بحث فناوری و تکنولوژی را با اروپا متفاوت دانسته و این تفاوت دیدگاه را باعث فشار بیشتر به آلمان عنوان کرد.
در پایان نشست به سوالات حضار و دانشجویان توسط سخنرانان نشست پاسخ داده شد.