زنگ خطر برای آلمان، بلندتر از هر زمان - inaes-موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا
نویسنده: رامین نوربخش
زنگ خطر برای آلمان، بلندتر از هر زمان
23 04 2025 14:52
کد خبر : 73791553
تعداد بازدید : 146
پس از انتخاباتِ بوندستاگ در 23 فوریۀ 2025 محبوبیت Union (CDU+CSU) روندی کاهشی یافته در حالی که روند افزایشیِ محبوبیت AfD سریعتر شده است. در این یادداشت به علت اصلی این مسئله میپردازیم.
نمودار 1: نتایج نهایی انتخابات 23 فوریۀ 2025، دورۀ 21ام بوندستاگ
حدود 2 ماه از انتخابات ۲۱اُمین دورۀ بوندستاگ میگذرد. در این میان تغییرات در محبوبیت احزاب دقتبرانگیز است. بر اساس نظرسنجیهای هفتگیِ پس از انتخابات Union از 28.6 درصد در انتخابات 2025 (نمودار 1) به 25.3 درصد (نمودار 2) و AfD از 20.8 به 24.4 رسیدهاند. یعنی فاصلۀ حدوداً 8 درصدی در انتخابات به حدود یک درصد رسیده است. درست است که سبد رأی AfD در سالهای گذشته همواره افزایش یافته، برای نمونه از 10.4 در سپتامبر 2021 (انتخابات دورۀ 20ام بوندستاگ) به 20.8 در فوریۀ 2025 (انتخابات دورۀ 21ام بوندستاگ) رسیده، یعنی افزایش حدوداً 10 درصدی در کمتر از 4 سال، اما آنچه تأملبرانگیز است، افزایش حدوداً 3.5 درصدی در 2 ماه اخیر است.
نمودار 2: میانگین نظرسنجیهای 6 مؤسسۀ نظرسنجیِ معتبر در آلمان: Forsa, Wahlen, GMS, Infratest dimap, INSA, Ipsos
بیشترین تغییر مربوط به دو حزب نخست انتخابات، یعنی AfD و Union (قسمت پایینِ نمودار 2) است. تغییر جبهه از 4 حزب SPD، Grüne، Linke و BSW به جبهۀ راست افراطی (AfD) بسیار نامحتمل است و آمار هم گویای این مطلب است. خالصِ تغییرات در این 4 حزب منفیِ 0.8 درصد است که احتمال دارد به جبهۀ سیاه یا آبی رفته باشند. تغییرات بین این 4 حزب معمولاً بین خودشان اتفاق میافتد. اما مسئلۀ اصلی ریزش از Union و FDP به سمت AfD است. این امر تبدیلشدن آبیها به حزب اول آلمان را بسیار سادهتر میکند چرا که همزمان از آرای رقیب کاسته شده و به آرای آنها اضافه میشود.
مرتز و یاران او در Union متعلق به جناح راستِ طیفِ حزب خود هستند، یعنی هممرز با چپِ طیف AfD، در حالی که آنگلا مرکل متعلق به میانۀ چپِ طیفِ حزب و نزدیک به حزب سبزها بود و از این رو مرکل را گاهی اوقات «صدراعظم سبز» خطاب میکردند. از این رو تمایل به راست در Union بیش از گذشته است.
در اتریش نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. رنگ حزبهای اصلی در 2 کشور تقریباً معادل یکدیگرند. به نظر میرسد اتریشیها زودتر از آلمانیها به راست افراطی گرایش پیدا کردهاند. در انتخابات 2024 راست افراطی (FPÖ) با کسب 28.8 آرا حزب اول شد (نمودار 3). با این حال احزاب دوم، سوم و چهارم با هم دولتِ ائتلافی تشکیل دادند و بدین ترتیب حزب نخستِ اتریش از دولت کنار گذاشته شد که باعث رادیکالترشدن فضای سیاسی اتریش شد. کنار گذاشتهشدن حزب اول از دولت اتفاقی غیرقانونی نیست اما با روح دموکراسی همخوانی ندارد. نظرسنجیهای اخیر در اتریش (نمودار 4) گویای ادامۀ روند رشد محبوبیت راست رادیکال است، چرا که به عدد حدوداً 33 درصد رسیدهاند. به نظر میرسد در آلمان نیز روند مشابهی در حال روی دادن است. راست رادیکال (AfD) به عنوان حزب دوم از دولت کنار گذاشته شد و احزاب اول و سوم با همدیگر دولت ائتلافی تشکیل دادند.
رسیدن به عدد 34 درصد از آرا توسط یک حزب به معنای داشتن توانایی آن حزب در جلوگیری از اتخاذ برخی تصمیمات کلیدی از جمله تغییر قانون اساسی در آلمان است، چرا که در اینگونه موارد نیاز به موافقت دو سوم آرای نمایندگان است. امری که در سال 2024 در انتخابات ایالتی تورینگن، یکی از 16 ایالت آلمان، اتفاق افتاد. با اینکه AfD به عنوان حزب اول در این ایالت از دولت کنار گذاشته شد، اما این حزب میتواند در سطح ایالتی در برابر دولت کارشکنی کند. اگر این اتفاق در انتخابات آتی در سطح فدرال (سال 2029) روی دهد، جمهوری فدرال آلمان رسماً وارد دورهای جدید از حیات خود خواهد شد.
در مورد دلایل گرایش روزافزون به راست رادیکال در آلمان میتوان به این موارد اشاره کرد: همراهی دولت جدید آلمان با ادامۀ تسلیح اوکراین علیه روسیه؛ حتی صحبت از ارسال موشکهای دوربرد و هواپرتاب «تاروس» به اوکراین به میان آمده، مسئلهای که صدراعظم پیشین اولاف شولتس آن را کاملاً منتفی میدانست؛ ادامۀ برخی سیاستهای محدودکننده در استفاده از انرژیهای فسیلی و اتمی که میتواند به اقتصاد آلمان بیش از پیش آسیب بزند؛ و نابسامانی وضعیت پناهجویان و مهاجران که باعث تغییر ترکیب جمعیتی در برخی مناطق آلمان، به خصوص در شهرهای کوچک، شده و بسیاری مشکلات فرهنگی و اجتماعی پدید آورده است. به عنوان نمونه اخیراً در شهر کوچک Eichsfeld در ایالت ساکسن جنوبی حدود 250 نفر با بالابردن پرچمهای امپراطوری آلمان خواهان بازگشت آن شدند!
نمودار 3: نتیایج انتخابات پارلمان اتریش (Nationalrat) در سپتامبر 2024
نمودار 4: آخرین نظرسنجیها در اتریش
تغییر در بندهای 109، 115 و 143 قانون اساسی به نظر میرسد عامل اصلی در حرکت به سمت راست رادیکال در هفتههای اخیر شده است، یعنی در انتخابات اخیرِ بوندستاگ AfD و Linke (حزب چپ) در مجموع بیش از یک سوم کرسیها را به دست آوردند. همانطور که پیشتر گفته شد هرگونه تغییر در قانون اساسی نیازمند حداقل دو سوم آرا است، بنابراین همراهی بخشی از این ۲ حزب در دورۀ جدید بونستاگ برای اعمال تغییرات در قانون اساسی مورد نیاز است. از این رو مرتز با همراهی SPD و Grüne با استفاده - به اعتقاد ناراضیها سوء استفاده - از قانون، ۲ جلسۀ ۲۱۳ و ۲۱۴ در دورۀ ۲۰اُم بوندستاگ را در تاریخ 13 و 18 مارس، تنها یک هفته پیش از آغاز دورۀ جدید یعنی دورۀ 21ام در 25 مارس، برگزار کرد تا با استفاده از دو سوم آرائی که در دورۀ 20ام در اختیار احزاب میانه بود، قانون اساسی را به نفع سیاستهای خود تغییر دهد. این حرکت هر چند قانونی بود، اما با روح دموکراسی در تضاد بود و سبب انتقادات تند و فراوان شد. جدا از شکل و نحوۀ تغییر قانون اساسی که ناراضیان را به سمت راست هل داد، به لحاظ محتوایی نیز مورد انتقاد قرار گرفت.
اصل مسئله، کاستن از محدودیتها در میزان و نحوۀ استقراض دولت در سطح فدرال و ایالتی بود که در سال ۲۰۰۹ پس از بحران مالی و برای کنترل بحران وارد قانون اساسی شده بود. تغییراتی که در روز 18 مارس با 512 رأی موافق و 206 رأی مخالف به تصویب رسید، مکانیزم موسوم به ترمز بدهیِ (Schuldenbremse) تصویبشده در سال 2009 را به شکلی تغییر داد که اکنون دستِ دولت برای سرمایهگذاری در زیرساختها، تجهیز ارتش و سیاستهای محیطزیستیِ مورد نظر حزب سبزها را از طریق استقراض باز میکند. مورد آخر، یعنی سرمایهگذاریِ 100 میلیارد یورویی در راستای رسیدن به چشمانداز 2045 در مورد محیطزیست (Klimaneutralität 2045)، در واقع پاداشی بود که حزب سبزها بابت همراهی با مرتز دریافت کردند. پیش از انتخابات مرتز و به خصوص مارکوس زودا رهبر CSU بارها از عدم همکاری با حزب سبزها سخن گفته و انتقادات جدی را نسبت به وزیر اقتصاد دولت قبل از حزب سبزها یعنی روبرت هابک مطرح کرده بودند. این چرخش و همکاری با حزب سبزها لطمۀ بزرگی به محبوبیت و باورپذیری مرتز به عنوان یک رهبر سیاسی وارد کرد.
همچنین مسئلۀ ترمز بدهی و اصرار مرتز بر رعایت محدودیتهای اعمالشده در 2009 موضوعی بود که در سپتامبر ۲۰۲۳ مرتز از آن استفاده کرد و ضربۀ مهلکی به ائتلاف چراغ راهنمایی زد؛ ضربهای که در نهایت به فروپاشی دولت ائتلافی پیشین انجامید. این تغییر رویه و چرخش در سیاستها نیز نقش مهمی در کاهش محبوبیت Union داشته است.
مرتز و یاران او نیز البته سکوت نکرده و علت اینگونه چرخشها را شرایط ویژۀ کنونی – تغییر معماری امنیتی اروپا پس از سرکار آمدن ترامپ و مواضع او در قبال روسیه و ناتو- بیان میکنند.
تا انتخابات بعدی در آلمان راهی طولانی باقی مانده و پیشبینی آینده تقریباً ناممکن است، به خصوص از این جهت که به جای یک دولت ائتلافی 3 حزبی، یک دولت ائتلافی 2 حزبیِ پایدار در آلمان تشکیل شده که قادر به انجام تغییرات اساسی است. اما اگر خواستههای آلمانیهای ناراضی از وضع موجود جدی گرفته نشود، کاملاً محتمل است که در سال 2029 راست افراطی (AfD) به حزب اول آلمان تبدیل شود؛ و این یعنی ورود رسمیِ آلمان به دورهای جدید پس از جنگ دوم جهانی و شکست نازیسم.
ارتباط با نویسنده: ramin.nourbakhsh@ut.ac.ir